گاهگاهي دل من ميگيرد،
بيشتر وقت غروب،
آن زماني كه اذان در پيش است،
من وضو خواهم ساخت،
از خدا خواهم خواست،
كه تو تنها نشوي
و دلت پر زخوشي هاي مداوم باشد.
"خوبي"
گاهي با تمام تكراري بودنش غوغا ميكند!!!
و در جوابش ميتوان بزرگترين دروغها را گفت...
" خوبم"...
برايش
سنگ تمام گذاشتم... نميدانستم
روزي با همان
سنگها سنگسارم ميكند!!
كاش يادت نرود،
روي اين نقطه پررنگ بزرگ
بين بي باوريه آدمها
يك نفر ميخواهد...
كه تو خندان باشي
نكند كنج هياهوي زمان
بروم از يادت....!!!